جزئیات مرگ دردناک فرزند نماینده لردگان؛ سوختگی هنگام ریختن بنزین+فیلم تشییع پیکر فرزند نماینده لردگان

حادثه دلخراش درگذشت فرزند جوان سید روحالله موسوی، نماینده مردم لردگان، خانمیرزا و فلارد، در روزهای اخیر بازتاب گستردهای در افکار عمومی پیدا کرده است؛ حادثهای که از یکسو عمق رنج یک پدر داغدار را نشان میدهد و از سوی دیگر، واقعیتی دردناک درباره بخشی از جوانان کشور را که برای تامین معاش ناچارند در مشاغل سخت و پرخطر کار کنند، برجسته میسازد. این جوان که بهصورت گمنام و بدون استفاده از جایگاه پدرش در یک رستوران به عنوان پیک موتوری کار میکرد، در جریان حادثهای ناگهانی ناشی از سوختن بنزین جان خود را از دست داد. روایتهای منتشرشده از مراسم خاکسپاری او نشان میدهد که نماینده مجلس، ضمن تحمل غم از دست دادن فرزند، بر این نکته تاکید کرده که هرگز از موقعیت سیاسی یا جایگاه اداری خود برای خانوادهاش استفاده نکرده است.
سید روحالله موسوی در مراسم خاکسپاری، با صدایی بغضآلود میگوید: «خدا را شاهد میگیرم که در این شانزده، هفده ماه حتی یکبار هم برای اعضای خانوادهام با کسی تماس نگرفتم.» او توضیح میدهد که وقتی جوانان منطقه برای رفع مشکلاتشان نزد او مراجعه میکردند و میدید که برای بسیاری از آنها کاری از دستش برنمیآید، وجدانش اجازه نمیداد که برای فرزند خودش از مسیرهای ویژه استفاده کند. این سخنان در فضای اجتماعی واکنشهای متفاوتی ایجاد کرده؛ از تحسین این نگاه اخلاقی تا بازتاب پرسشهایی درباره سختی معیشت جوانان مناطق محروم.
یکی از بخشهای تکاندهنده این روایت، نقلقول صاحبکار پسر مرحوم است که گفته بود تا دو روز پیش اصلاً نمیدانسته پدر این جوان نماینده مجلس است. حتی خود او نیز هیچگاه چنین موضوعی را مطرح نکرده بود. این موضوع، تصویری از فروتنی و بیادعایی جوان را نشان میدهد که با وجود موقعیت خانوادگی، ترجیح داده مانند هر جوان دیگری برای معیشت خود تلاش کند. موسوی نیز تأکید کرده که به پسرش گفته بوده: «مثل بقیه باش و نگو پدرت چهکاره است.»
حادثه زمانی رخ داده که پس از اتمام بنزین موتورسیکلت، هنگام ریختن بنزین دچار سوختگی شدید شده و چند روز بعد بر اثر همین جراحات جان باخته است؛ حادثهای که متأسفانه در میان پیکهای موتوری، رانندگان و کارگران مشاغل پرریسک پیشینه دارد و بار دیگر نیاز به توجه جدی به ایمنی شغلی را یادآوری میکند.
این حادثه غمانگیز، در کنار سوگ یک خانواده، تصویر روشنی از چالشهای جوانان مناطق محروم، نبود استانداردهای ایمنی و سختیهای معیشتی ارائه میدهد. روایت این پدر داغدار، برای بسیاری از مردم یادآور این واقعیت است که درد، رنج و خطر، مرز طبقاتی نمیشناسد؛ چه یک جوان معمولی باشد چه فرزند یک مقام. چنین رویدادهایی میتوانند تلنگری برای بازنگری جدی در حوزه ایمنی شغلی، حمایتهای اجتماعی و کیفیت زندگی جوانان کشور باشند.