زیباکلام: در صورت حمله، ۹۰ درصد مردم پشت جمهوری اسلامی میایستند+فیلم

اظهارات جدید صادق زیباکلام در گفتوگو با خبرفوری بار دیگر موجی از بحث و واکنش در فضای سیاسی ایران ایجاد کرده است. او در این گفتگو تلاش میکند تصویری واقعگرایانه از رفتار سیاسی جامعه ایران در شرایط بحرانی ارائه دهد. نکته محوری تحلیل او این است که اگرچه بخش بزرگی از مردم نسبت به عملکرد جمهوری اسلامی، ناکارآمدیها، مشکلات اقتصادی و تصمیمات مدیریتی انتقاد جدی دارند، اما در صورت بروز تهدید خارجی—بهویژه حمله آمریکا یا اسرائیل—رفتار جمعی آنها متفاوت خواهد بود. زیباکلام میگوید در چنین شرایطی «۹۰ درصد مردم پشت جمهوری اسلامی میایستند»، حتی اگر منتقدند، حتی اگر ناراضیاند. این گزاره، هسته بحث او درباره تفاوت میان نارضایتی داخلی و تهدید خارجی است؛ دو حالتی که مردم در آنها واکنشهای کاملاً متفاوتی دارند.
او با استفاده از مثالهای خانوادگی و تشبیه فرزند به حکومت، تأکید میکند که مردم ممکن است از «بچه خودشان» ناراضی باشند، او را دعوا کنند، یا حتی خطاهایش را فهرست کنند، اما زمانی که «یک نفر بیرونی» به او حمله میکند، ماجرا تغییر میکند و حس تعلق، هویت ملی و غریزه دفاعی فعال میشود. زیباکلام میان این دو سطح از رفتار اجتماعی مرز میگذارد و میگوید حمایت در زمان تهدید خارجی به هیچوجه بهمعنای تایید کامل عملکرد جمهوری اسلامی نیست، بلکه یک واکنش طبیعی دفاعی است که در بسیاری از جوامع مشاهده میشود.
او در بخش دیگری از صحبتهایش، خود را در نقطه مقابل چهرههایی مانند رضا پهلوی قرار میدهد؛ کسانی که معتقدند فشار خارجی یا حمله میتواند به سقوط نظام منجر شود. زیباکلام میگوید سقوط ناگهانی نظام بهجای ایجاد فضای بهتر، کشور را وارد هرجومرج و بحرانهای عمیقتری میکند. از نگاه او، راه مطلوب «اصلاح تدریجی برای رسیدن به ساختارهای دموکراتیک» است، نه فروپاشی. این سخنان در بستری مطرح میشود که جامعه ایران سالهاست میان دوگانههای بزرگی مثل تغییر، اصلاح، فروپاشی، تهدید خارجی و فشار داخلی در رفتوبرگشت است.
او همچنین بر وجود یک «روحیه ملی مشترک» تأکید دارد؛ روحیهای که در ۱۲ روز جنگ اخیر نیز دیده شده و سبب شده حتی منتقدان حکومت در مواجهه با دشمن خارجی جانب کشور خود را بگیرند. این نقطهنظر او نهتنها تحلیل رفتار مردم ایران است، بلکه بهنوعی تلاشی برای آشتی دادن «انتقاد از عملکرد» با «حمایت در زمان تهدید» محسوب میشود.
در مجموع، گفتوگوی زیباکلام دوباره این پرسش مهم را زنده کرده است: آیا جامعه ایران میان مخالفت داخلی و دفاع از کشور در برابر دشمن خارجی مرز مشخصی قائل است؟ و آیا این مرزبندی میتواند مبنایی برای حرکت بهسمت اصلاحات ساختاری باشد؟ او پاسخ خود را روشن ارائه میدهد: بله. مردم در بحران پشت کشور میایستند، اما خطاها را نیز فراموش نمیکنند.