
سریال «شغال» یکی از پدیدههای غیرمنتظره شبکه نمایش خانگی در سال ۱۴۰۴ است؛ اثری که برخلاف پیشبینی منتقدان و فراتر از ارزیابیهای رسمی، توانسته به یکی از پربحثترین موضوعات فضای مجازی، جمعهای خانوادگی و جریانهای نقد مردمی تبدیل شود. تضاد میان استقبال گسترده مخاطبان و نگاه سرد یا محتاط منتقدان، این سریال را به نمونهای شاخص از شکاف همیشگی میان «زیباییشناسی حرفهای» و «سلیقه عمومی» تبدیل کرده است؛ شکافی که سالهاست در سینما و تلویزیون ایران وجود دارد اما در «شغال» برجستهتر از همیشه خود را نشان میدهد.
مخاطبان عام از همان قسمتهای نخست جذب ریتم سریع، تعلیقسازیهای قابلپیشبینی اما لذتبخش و بازی بازیگران باتجربه شدهاند؛ بازیگرانی مانند مهدی سلطانی، شبنم مقدمی و کامبیز دیرباز که حضورشان نوعی امنیت روایی ایجاد میکند. حتی در مواقعی که روایت دچار شتابزدگی یا عدمانسجام میشود، این بازیگران با اجرای کنترلشده و شخصیتپردازی درونی، ضعفهای ساختاری را تا حد زیادی پوشش میدهند. این همان نقطهای است که مخاطب عام را نگه میدارد: احساس اطمینان، پیوستگی و همراهی با شخصیتهایی که قابل لمس هستند.
در نقطه مقابل، منتقدان بیشتر بر ضعفهای فنی تمرکز کردهاند: جهانسازی محدود، تکیه بیش از حد بر پیچشهای لحظهای، شخصیتهایی که فرصت عمقیابی ندارند و روایتهایی که گاهی بیش از اندازه شلوغ میشوند. اما نکته اینجاست که بخش مهمی از مخاطبان شبکه نمایش خانگی، لزوماً دنبال پیچیدگی روایی یا ساختارپردازی سینمایی نیستند. آنها به دنبال داستانی هستند که «به اندازه کافی» جذاب باشد، هر هفته یک سؤال مطرح کند و با یک تعلیق کنترلشده تمام شود. «شغال» دقیقاً همین را ارائه میدهد.
از سوی دیگر، نقش موسیقی و طراحی صدا در موفقیت سریال کمتر مورد توجه قرار گرفته است. انتخاب هوشمندانه صدا بهعنوان ابزار تعلیق و استفاده از سکوت برای ایجاد تنش، سریال را به سمت استانداردهای آثار جنایی-درام کرهای و اسکاندیناوی نزدیک میکند. اینکه بسیاری از مخاطبان حس «مرموز بودن» سریال را جذاب میدانند، دقیقاً از همین نقطه نشأت میگیرد.
اما مهمترین عامل محبوبیت «شغال»، هماهنگی آن با نیازهای روانی جامعه امروز است: میل به دیدن قهرمانهایی که در جهان ناعادلانه و پیچیده، حداقل برای لحظاتی دست بالا را پیدا میکنند؛ میل به روایتهایی که روشن، قابل دنبال کردن و دور از پیچیدگیهای سنگین باشند؛ و البته، نیاز به «گفتوگو» — سریالی که هر قسمت آن بهانهای برای حدسزدن، تحلیلکردن و شوخیهای اینترنتی میشود.
«شغال» نه یک شاهکار است و نه یک شکست. بلکه یک پدیده اجتماعی است؛ پدیدهای که نشان میدهد مردم امروز چگونه رسانه را مصرف میکنند، به چه مدل قصههایی واکنش نشان میدهند و چرا گاهی آنچه منتقدان نمیپسندند، در دل مردم محبوب میشود.