ورزشی

واکنش‌ها به انتقاد تند عادل فردوسی‌پور از تیم ملی فوتبال ایران

اظهارات اخیر عادل فردوسی‌پور درباره تیم ملی فوتبال ایران، بار دیگر این چهره رسانه‌ای را در مرکز یک مناقشه ملی قرار داده است؛ مناقشه‌ای که ابعاد آن فراتر از نقدهای معمول فوتبالی بوده و مستقیماً به مسئله «هویت تیم ملی» گره خورده است. فردوسی‌پور که پس از سال‌ها دوری از تلویزیون همچنان یکی از اثرگذارترین نام‌ها در افکار عمومی ورزشی کشور به شمار می‌رود، در گفت‌وگویی تازه مدعی شد «تیم ملی دیگر چندان ملی نیست»؛ جمله‌ای که در فضای شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها با حجم گسترده‌ای از واکنش‌ها همراه شد. این اظهارنظر در شرایطی بیان شد که چندی پیش نیز انتقاد تند او از اقدام نمادین وحید شمسایی ـ سرمربی تیم ملی فوتسال ـ در عربستان، موجی از واکنش‌های حمایتی و انتقادی را برانگیخته بود. بنابراین بسیاری از ناظران، سخنان اخیر فردوسی‌پور را ادامه همان خط فکری دانسته و آن را فراتر از یک نقد ورزشی تفسیر می‌کنند.

در قلب این بحث، دو روایت کاملاً متفاوت قرار دارد. از یک سو، فردوسی‌پور ادعا می‌کند تیم ملی فوتبال ایران به دلیل «یک‌سری رفتارها» محبوبیت سابق خود را نزد بخش‌هایی از جامعه از دست داده و شکاف قابل‌توجهی میان بازیکنان و افکار عمومی ایجاد شده است. این ادعا از منظر بخشی از کاربران شبکه‌های اجتماعی به نوعی بیانگر فاصله‌گرفتن تیم ملی از احساسات واقعی مردم دانسته می‌شود. اما از سوی دیگر، گروه گسترده‌ای از رسانه‌ها و کارشناسان ورزشی معتقدند عبارت «تیم ملی نیست» فراتر از نقدهای فنی، اخلاقی یا مدیریتی است و اساساً هویت و شأن تیم ملی را نشانه می‌گیرد؛ تیمی که در مهم‌ترین رویدادهای بین‌المللی، نماینده رسمی پرچم و سرود کشور است و رفتارهای نمادین بازیکنان ـ از جمله ادای احترام نظامی هنگام پخش سرود ملی یا انتشار پیام‌های میهن‌دوستانه ـ بخشی از مسئولیت آنان به شمار می‌رود.

منتقدان فردوسی‌پور معتقدند او در سخنان اخیر خود به‌طور غیرمستقیم نسبت به همین رفتارهای هویتی و نمادین بازیکنان واکنش نشان داده و از آنها ناراضی است؛ موضوعی که در متن سخنانش به‌صورت مستقیم بیان نشده اما از نظر این گروه از تحلیلگران، در لایه‌های پنهان اظهارات او قابل استنباط است. برخی از رسانه‌ها نیز شباهت ادبیات این انتقاد را با روایت‌سازی برخی شبکه‌های خارجی دانسته و معتقدند این نوع ادعاها در فضای سیاسی و رسانه‌ای روزهای اخیر قابل تفکیک از گفتمان این جریان‌ها نیست. به همین دلیل، عبارت «هم‌صدایی» یا «هم‌زبانی» با رسانه‌های معاند از سوی برخی منتقدان در فضای مجازی تکرار شده است؛ هرچند این ادعاها همچنان محل مناقشه است و گروهی دیگر از تحلیلگران آن را اغراق‌آمیز و غیرمنصفانه توصیف می‌کنند.

در سوی مقابل، هواداران فردوسی‌پور معتقدند او صرفاً به یک واقعیت اجتماعی اشاره کرده که طی سال‌های اخیر در برخی مسابقات و حاشیه‌ها دیده شده است؛ از جمله فاصله‌گیری بخشی از هواداران از تیم ملی در دوره‌های خاص. این گروه تأکید می‌کنند که نقد رسانه‌ای نباید با برچسب‌گذاری سیاسی پاسخ داده شود و امکان طرح پرسش درباره کارکرد اجتماعی و میزان محبوبیت تیم ملی باید در فضایی آزاد و غیرهیجانی فراهم باشد.

با وجود این اختلاف برداشت‌ها، آنچه روشن است این است که اظهارات اخیر فردوسی‌پور بار دیگر شکاف میان دو نگاه به تیم ملی را پررنگ کرده است: نگاهی که تیم ملی را یک نهاد هویتی و نماد وحدت ملی می‌داند و هرگونه تضعیف آن را عبور از خطوط قرمز می‌بیند، و نگاهی که معتقد است محبوبیت و ملی‌بودن، مفهومی ثابت نیست و باید با رفتارهای اجتماعی و ارتباط مداوم با مردم تقویت شود. این جدال، به‌نظر می‌رسد همچنان ادامه خواهد داشت.

نمایش کامل خبر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا