سیاسی

چرا مردم می‌گویند اگر دولت می‌تواند سیاه کند، چرا سفید نمی‌کند؟

اظهارات امروز رئیس‌جمهور در جمع دانشجویان، به‌ویژه جمله «دستور داده‌ام سیم‌کارت‌های سفید، سیاه شوند»، بار دیگر فضای عمومی را نسبت به سیاست‌های ارتباطی کشور حساس کرد. این سخنان که در ظاهر به ساماندهی سیم‌کارت‌های فاقد هویت اشاره داشت، در عمل بازتابی بسیار گسترده‌تر یافت؛ زیرا افکار عمومی آن را به عنوان نماد یک مشکل بزرگ‌تر دید: الگوی تصمیمات ارتباطی که بیشتر بر کنترل متمرکز است تا توسعه.

سیم‌کارت‌های سفید چیستند؟

در ادبیات ارتباطی، «سیم‌کارت سفید» معمولاً به سیم‌کارت‌های بدون مالک، فاقد اطلاعات هویتی یا خطوطی گفته می‌شود که با هدف تخلف، کلاهبرداری، یا دور زدن سامانه‌های قانونی به‌کار گرفته می‌شوند.

دولت می‌گوید ساماندهی این سیم‌کارت‌ها اقدامی ضروری برای مقابله با جرایم سایبری، فیشینگ، قمار و مزاحمت‌های گسترده است. به همین دلیل، تبدیل خطوط فاقد هویت به وضعیت «مسدود یا سیاه» در دستور کار قرار گرفته است.

اما برخلاف هدف فنی و امنیتی موضوع، آنچه جامعه شنید چیزی متفاوت بود: تشدید کنترل.

چرا واکنش‌ها این‌قدر تند بود؟

دلیل اصلی، شکاف بزرگ میان نیازهای واقعی مردم و اولویت‌های اعلام‌شده دولت در حوزه ارتباطات است. جامعه امروز از دو موضوع بیش از هر چیز آسیب می‌بیند:

  1. کیفیت پایین اینترنت
  2. گستردگی فیلترینگ و محدودیت‌های شدید روی پلتفرم‌های جهانی

مردم انتظار دارند دولت بتواند این مشکلات را حل کند. اما وقتی رئیس‌جمهور از «سیاه کردن سیم‌کارت» صحبت می‌کند، این پیام منتقل می‌شود که دولت در اعمال محدودیت سریع و قاطع است، اما در رفع آن‌ها تعلل دارد.

به همین دلیل، کاربران در شبکه‌های اجتماعی نوشتند:

«اگر می‌شود یک‌شبه سیم‌کارت‌ها را سیاه کرد، پس چرا نمی‌شود یک‌شبه اینترنت را سفید کرد؟»

دانشجویان چه گفتند؟

منابع دانشگاهی می‌گویند دانشجویان پس از سخنان رئیس‌جمهور این پرسش را مطرح کرده‌اند که:

  • آیا بهتر نیست دولت ابتدا مشکل دسترسی به اینترنت آزاد، سرعت پایین، اختلال‌های گسترده و فیلترهای سنگین را حل کند؟
  • آیا سیاه یا مسدود کردن سیم‌کارت‌ها تغییری در تجربه واقعی کاربران ایجاد خواهد کرد؟
  • چرا هیچ برنامه مشخصی برای «بازگشت اعتماد دیجیتال» ارائه نشده؟

اولویت‌های اشتباه یا سوءتفاهم؟

برخی کارشناسان معتقدند رئیس‌جمهور احتمالا قصد داشت بر ساماندهی خطوط بدون هویت تأکید کند، اما انتخاب واژه «سیاه‌کردن» در فضای امروز—که مردم هر اشاره‌ای به کنترل ارتباطات را حساسانه دنبال می‌کنند—برداشتی امنیتی ایجاد کرده است.

با این حال منتقدان می‌گویند مشکل، صرفاً انتخاب واژه نیست؛ مسأله اصلی شکاف اولویت‌هاست.

وقتی میلیون‌ها کسب‌وکار به‌خاطر فیلترینگ آسیب دیده‌اند، وقتی سرعت اینترنت جزء ضعیف‌ترین‌های منطقه است و وقتی دانشجویان برای یک کنفرانس ساده مجبور به استفاده از VPN هستند، طبیعی است که جامعه انتظار شنیدن خبرهای دیگری داشته باشد.

این ماجرا چه پیامدهایی دارد؟

این اتفاق ممکن است در روزهای آینده چند پیامد مهم داشته باشد:

  • افزایش فشار افکار عمومی برای ارائه برنامه عملی درباره رفع فیلترینگ
  • تشدید بحث‌های دانشجویی درباره آزادی ارتباطات
  • مطالبه‌گری فعالان کسب‌وکار دیجیتال درباره کیفیت اینترنت
  • حساس‌تر شدن جامعه نسبت به هرگونه اظهارنظر درباره کنترل ارتباطات

دو مسیر پیش روی دولت

به باور بسیاری از تحلیلگران، دولت اکنون بین دو مسیر قرار دارد:

  1. ادامه روند فعلی که بر محدودیت و نظارت متمرکز است؛
  2. تغییر رویکرد و اولویت دادن به توسعه زیرساخت، آزادی دسترسی و ارتقای کیفیت اینترنت.

اگر دولت بتواند مسیر دوم را انتخاب کند و حتی چند اقدام اولیه مانند شفاف‌سازی درباره سیاست فیلترینگ، افزایش پهنای باند و رفع برخی محدودیت‌ها را آغاز کند، بخشی از اعتماد عمومی بازمی‌گردد. در غیر این صورت، چنین جملاتی تنها فاصله میان مردم و سیاست‌گذاران را بیشتر خواهد کرد.

نمایش کامل خبر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا