
در شرایطی که تنشها میان واشنگتن و کاراکاس طی ماههای اخیر روندی فزاینده پیدا کرده، دولت ونزوئلا با نمایش یک ساختار جدید نظامی–مردمی اعلام کرد که ۵۶۰۰ نیروی داوطلب انقلابی وارد برنامه آموزش «تاکتیکهای جنگ نامنظم و مقاومت مردمی» شدهاند؛ ساختاری که فرماندهان ارتش آن را ادامهای از دکترین تاریخی «جنگ مردمی طولانیمدت» میخوانند و رئیسجمهور نیکولاس مادورو نیز آن را بخشی از راهبرد بازدارندگی در برابر «هرگونه تجاوز خارجی» توصیف کرده است.
بر اساس ویدئوی آموزشی منتشرشده، فرماندهان نظامی با لحنی تهاجمی و سرشار از اعتمادبهنفس اعلام میکنند که این نیروها ترکیبی از ملیتاریزهشدن مردمی، آموزش چریکی، تاکتیکهای مقاومت و جنگ نامتقارن هستند و اگر کشور در برابر تهدید خارجی قرار گیرد، «آمادهاند فوراً وارد عمل شوند». در صحنههای مراسم، صفی از مردان و زنان نظامیشده دیده میشود که خود را «انقلابی، سوسیالیست و عمیقاً چاویستا» معرفی کرده و میگویند: «اگر وطن جان ما را بخواهد، به محض صدور فرمان میجنگیم.»
این رویکرد، در فضای سیاست داخلی ونزوئلا معنایی دوگانه دارد: از یکسو تلاشی برای تزریق انرژی ایدئولوژیک به پایگاه اجتماعی مادورو و از سوی دیگر، یک مانور رسانهای برای نمایش «آمادگی نامتقارن» در مقابل ایالات متحده؛ دشمنی که طی دهههای اخیر بارها ونزوئلا را تحریم، تهدید یا به مداخله متهم کرده است.
در بخش دیگری از ویدئو، یکی از فرماندهان عالیرتبه ارتش توضیح میدهد که ساختار نظامی ونزوئلا «در مقابل قدرت نامتناسب آمریکا» نیازمند بازتعریف است و به همین دلیل، ارتش کشور بر دکترین «جنگ مقاومت، جنگ چریکی، جنگ نامنظم و نبرد طولانیمدت» تمرکز کرده است. او به تاریخ استقلال ونزوئلا اشاره میکند و میگوید که «۲۱۴ سال پیش، تمام کشور یک چریک بود» و امروز نیز باید همین الگو بازسازی شود.
از نگاه تحلیلگران، این پیامها تنها جنبه داخلی ندارند و بخشی از استراتژی بازدارندگی بینالمللی ونزوئلا محسوب میشوند. در ادبیات امنیتی، ایجاد «نیروی مقاومت مردمی» برای کشورهایی که تجهیزات کلاسیک محدود دارند، روشی برای افزایش هزینه مداخله خارجی است؛ مسیری که در جنگهای ویتنام، لبنان، عراق و افغانستان نیز دیده شده بود. اینکه فرماندهان ونزوئلایی از مدل «ویتنام» نام میبرند، نشاندهنده تمایل دولت مادورو برای ارسال سیگنال سیاسی به خارج است: اگر مداخلهای رخ دهد، پاسخ نه متعارف، بلکه چریکی، فرسایشی و طولانیمدت خواهد بود.
از سوی دیگر، ساخت این نیروها بخشی از «نظام امنیتی هیبرید» ونزوئلا است؛ جایی که ارتش، گارد ملی، پلیس و نیروهای داوطلب، بهصورت لایهبهلایه در دفاع مشارکت میکنند. فرمانده در ویدئو تأکید میکند که این آموزشها شامل «جنگ متعارف، نامتعارف، منظم، نامنظم، نبرد مسلحانه، نبرد غیرمسلحانه، جنگ سمِتریک، شناسایی زمین، و تعقیب دشمن» است؛ ترکیبی که عملاً یک سازوکار دفاعی چندبعدی ایجاد میکند.
با این حال، منتقدان داخلی و برخی ناظران غربی این اقدام را «نظامیسازی جامعه» و ایجاد «بازوی شبهنظامی سیاسی» ارزیابی میکنند. از نظر آنان، تشکیل چنین گروههایی ممکن است پیامدهای امنیت داخلی، افزایش قدرت دولت مرکزی و تضعیف نهادهای رسمی در آینده ایجاد کند. در مقابل، حامیان دولت میگویند این نیروها تضمینی برای بقای «قدرت ملی» در برابر فشار خارجی هستند و مانع تبدیل کشور به «هدف آسان» میشوند.
از زاویه ژئوپلیتیک، اینکه ونزوئلا چنین اقدامی را در شرایط کنونی اعلام کرده—همزمان با تشدید اختلافات با آمریکا، پرونده مرزی با گویان، و فشار اقتصادی—میتواند نشاندهنده آمادهسازی یک دکترین دفاعی بازدارنده باشد. پیام این ساختار به زبان ساده این است: «حتی اگر کشور از نظر قدرت کلاسیک ضعیفتر باشد، جنگ با ما آسان و سریع نخواهد بود.»
در مجموع، تشکیل نیروی چریکی ۵۶۰۰ نفره را باید بخشی از تلاش مادورو برای ترکیب ایدئولوژی، بازدارندگی، بسیج اجتماعی و نمایش اقتدار نظامی دانست؛ روندی که احتمالاً در هفتههای آینده با برنامههای آموزشی بیشتر دنبال خواهد شد. اینکه این ساختار تا چه اندازه واقعی، کارآمد یا صرفاً نمایشی باشد، موضوعی است که تحلیلگران همچنان درباره آن اختلاف نظر دارند؛ اما آنچه روشن است این که ونزوئلا در مسیر انباشت ظرفیت مقاومت نامتقارن حرکت میکند—مدلی که قدرتهای بزرگ معمولاً از درگیر شدن مستقیم با آن اجتناب میکنند.