
سریال «شغال» که این روزها به نیمه راه رسیده و قسمت هفدهم آن پخش شده، با ادعای ارائه تصویری متفاوت از جامعه و نمایش رازهای پنهان شخصیتها وارد میدان شد، اما آنچه در عمل خلق شده، مجموعهای است از روایتهای گسسته، شخصیتهای سطحی و اتفاقات عجیب و بیمنطق که مخاطب را به جای همراهی، دچار دلزدگی و خستگی میکند. «شغال» داستانی تکخطی دارد که روی حادثهای بسیار تلخ و پرتنش در قسمت اول بنا میشود؛ واقعهای که قرار بود پایه یک درام جنایی و احساسی پرتعلیق باشد، اما هرچه پیش میرویم نه تنها کشش داستان از بین میرود، بلکه آشفتگی روایی و تکرار کلیشهها باعث میشود بیننده نتواند با شخصیتها یا اتفاقات سریال ارتباط برقرار کند.
یکی از مهمترین مشکلات سریال، حضور انبوهی از شخصیتهای فرعی است که هیچگونه نقش ساختاری در پیشبرد داستان ندارند. مخاطب نمیفهمد هر کدام از این آدمها چرا هستند، چه هدفی دارند و چه ارتباطی با خط اصلی روایت پیدا میکنند. نتیجه این میشود که سریال صرفاً شلوغ و بیسامان جلوه میکند؛ چیزی شبیه به کنار هم قرار دادن تکههایی از چند فیلمنامه ایرانی، ترکی و آمریکایی که هیچ پیوند ارگانیکی با هم ندارند. در چنین شرایطی، تلاش سریال برای نمایش احساسات میان کاراکترها هم نتیجهای کاریکاتوری پیدا میکند؛ نه تنها جذاب نیست، بلکه گاهی خندهدار و تمسخرآمیز به نظر میرسد.
نبود منطق پلیسی یکی دیگر از مشکلات اساسی «شغال» است. در شرایطی که قتل، دزدی، انتقام، قمار و انواع رفتارهای مجرمانه بیوقفه در داستان رخ میدهد، پلیس تقریباً حضور ندارد و تنها در چند پلان چندثانیهای دیده میشود. این ضعف باعث شده بخش زیادی از اتفاقات سریال غیرواقعی، ساختگی و فاقد حداقل منطق روایی باشد. این مشکل بهویژه وقتی بیشتر نمایان میشود که شخصیتها بدون هیچ تبعاتی آدم میکشند، تصمیمات تند میگیرند یا وارد مسیرهای خلاف قانون میشوند.
افزون بر این، روایت سریال بارها به بنبست میرسد و هرجا نویسندگی کم میآورد، ناگهان با مرگ یک کاراکتر یا یک اتفاق بیمنطق، داستان را جلو میبرد؛ روشی که نه تعلیق میسازد و نه انگیزهای برای ادامه تماشا ایجاد میکند. شخصیتها سطحی و پرداختنشدهاند و چون اساساً شکل نمیگیرند، حتی بهترین بازیگران هم نمیتوانند نقشهایشان را نجات دهند. بازیها بیجان، روابط غیرقابلباور و فضای سریال مبهم و مصنوعی است.
در نهایت، بسیاری از مخاطبان معتقدند «شغال» همان اثری است که پلتفرمها پس از پایان یک سریال باکیفیت منتشر میکنند تا جدول پخش خالی نماند و مخاطب برای اثر بعدی «در آب نمک بخوابد». با وجود گذشت ۱۷ قسمت، هنوز پاسخ این سؤال روشن نیست که چرا باید چنین سریالی ساخته شود؛ پرسشی که بسیاری از بینندگان آن را با ناامیدی و خستگی در شبکههای اجتماعی مطرح میکنند.