لونا رمزی الشبل (۱۹۷۵–۲۰۲۴)، روزنامهنگار و چهره سیاسی شناختهشده سوری، در اول سپتامبر ۱۹۷۵ در شهر ازرع واقع در استان السویداء و در خانوادهای دروزی به دنیا آمد. او تحصیلات دانشگاهی خود را در دمشق گذراند و پس از دریافت لیسانس زبان فرانسه، دیپلم ترجمه همزمان و در نهایت فوقلیسانس روزنامهنگاری و رسانه، وارد عرصه حرفهای شد. فعالیت رسانهای او با دو سال حضور در تلویزیون دولتی سوریه آغاز شد؛ جایی که برنامههایی مرتبط با جولان اشغالی از جمله «آنها را فراموش نخواهیم کرد» و «از تاریکی اشغال» را اجرا میکرد.
در سال ۲۰۰۳ به شبکه الجزیره در دوحه پیوست و اجرای اخبار و برنامه «فقط برای زنان» را برعهده گرفت. مصاحبههای چالشی او، از جمله گفتوگو با وزیر خارجه وقت ایران، بازتاب گستردهای داشت. با این حال، پس از هفت سال همکاری، در مه ۲۰۱۰ با انتقاد از سیاستهای الجزیره و آنچه «جانبداری علیه سوریه» میخواند، استعفا داد و به رسانه دولتی کشورش بازگشت.
با آغاز اعتراضات و تحولات سوریه در سال ۲۰۱۱، مسیر کاری الشبل سرعت گرفت. او ابتدا مدیریت دفتر رسانه و سیاست در نهاد ریاستجمهوری را برعهده گرفت و در نوامبر ۲۰۲۰ به عنوان مشاور ویژه بشار اسد منصوب شد؛ سمتی که پیشتر در اختیار بثینه شعبان بود. نقش او در شکلدهی روایت رسانهای حکومت، حضور در مذاکرات بینالمللی مانند ژنو ۲ و هماهنگی سفرهای داخلی اسد، جایگاهش را بیش از پیش برجسته کرد.
زندگی شخصی او نیز همواره در کانون توجه قرار داشت. ازدواج نخستش با سامی کلیب، روزنامهنگار لبنانی–فرانسوی و مجری سابق الجزیره، پس از افشای ایمیلهای اسد در سال ۲۰۱۲ به جدایی انجامید. ازدواج دوم او با عمار ساعاتی، رئیس اتحادیه دانشجویان سوریه و نماینده مجلس، نیز با شایعات فراوان همراه بود؛ از جمله ادعاهایی مبنی بر اینکه این ازدواج با دستور مستقیم بشار اسد صورت گرفته است. نزدیکی بیش از حد او به اسد و حساسیتهای ایجادشده برای اسما اسد نیز بارها در رسانهها مطرح شد. در سال ۲۰۲۰، وزارت خزانهداری آمریکا او و همسرش را به اتهام «نقشآفرینی در تبلیغات گمراهکننده» تحریم کرد.
مرگ لونا الشبل در ۵ ژوئیه ۲۰۲۴، نقطه پایانی پرحاشیه بر زندگی سیاسی او بود. او در پی یک سانحه شدید رانندگی در جاده یعفور دمشق دچار خونریزی مغزی شد و در بیمارستان الشامی جان باخت. اما این حادثه به سرعت با موجی از گمانهزنیها همراه شد. رسانههای مخالف حکومت سوریه و برخی منابع منطقهای، از جمله العربیه، احتمال عمدی بودن حادثه را مطرح کردند و حتی سناریوهایی درباره جاسوسی او برای امارات، اسرائیل یا روسیه را پیش کشیدند. برخی گزارشها مدعی بودند که او اطلاعات محرمانه مربوط به مذاکرات سوریه و ایران را به روسیه منتقل کرده است. انتشار یک ویدئوی بحثبرانگیز نیز این شایعات را تقویت کرد و باعث شد بسیاری مرگ او را «حذف سیاسی» بدانند نه یک تصادف ساده.
در نهایت، به دلیل اختلافات قدیمی خانوادگی، بستگانش از تحویل گرفتن پیکر او برای دفن در السویداء خودداری کردند و لونا الشبل در قبرستان الدحداح دمشق به خاک سپرده شد.
