رشد صعودی دلار در بازار آزاد؛ آیا مصوبۀ دولت بازار ارز را بههم ریخت؟

بازار ارز بار دیگر به نقطه جوش رسیده و نرخ دلار در بازار آزاد با عبور از ۱۲۵ هزار تومان وارد فاز جدیدی از نوسان شده است؛ سطحی که نشان میدهد انتظارات تورمی و رفتارهای هیجانی در فضای اقتصادی دوباره فعال شدهاند. کارشناسان میگویند مجموعهای از عوامل ساختاری، روانی و سیاستی در یک بازه کوتاه زمانی برهم منطبق شده و شرایطی را رقم زده که مسیر افزایشی دلار را تقویت کرده است.
به باور تحلیلگران بازار، نخستین محرک موج اخیر، افزایش تقاضای احتیاطی است؛ تقاضایی که معمولاً در مقاطع نامطمئن اقتصاد فعال میشود. بخشی از این تقاضا از سوی مصرفکنندگان واقعی و بخشی دیگر از سوی معاملهگران کوتاهمدت شکل میگیرد. وقتی انتظارات رو به بالا میشود، فعالان خرد و متوسط معمولاً به دنبال تبدیل ریال به داراییهایی میروند که تصور میکنند در برابر تورم مقاومتر است و دلار همچنان در صدر این گزینهها قرار دارد.
عامل دوم، اثر روانی مصوبههای اخیر دولت در حوزه سوخت و انرژی است. اگرچه این مصوبهها مستقیماً نرخ ارز را هدف نمیگیرند، اما بخش قابلتوجهی از افکار عمومی و معاملهگران، افزایش قیمت حاملهای انرژی را با بالا رفتن انتظارات تورمی پیوند میزنند. این ذهنیت باعث میشود معاملهگران با نگاهی پیشدستانه وارد بازار شوند و خریدهای سریع و ضربهای شکل بگیرد؛ پدیدهای که بارها در سالهای گذشته نیز رخ داده است.
در کنار این عوامل، بازار با کاهش عرضه اسکناس در برخی صرافیها مواجه شده که خود به تقویت روند کمکی کرده است. معمولاً در دورههایی که سیاستگذار تمرکز خود را بر کنترل سایر بازارها میگذارد، معاملهگران احساس میکنند نظارت ارزی کاهش یافته و این برداشت میتواند حتی بدون تغییر واقعی در عرضه، قیمتها را در بازار آزاد دستخوش افزایش کند.
سومین محرک، تحرکات سفتهبازانه و موجهای تکنیکال است. عبور دلار از محدودههای مقاومتی قبلی—مثلاً همان محدوده ۱۲۰ تا ۱۲۳ هزار—برای معاملهگران سیگنال ادامهدار بودن روند است. شکست مقاومتها معمولاً حجم معاملات را بالا میبرد و معاملهگران موجسوار تلاش میکنند از حرکت قیمت سود بگیرند. این رفتار گروهی، حتی اگر پایه بنیادی قوی نداشته باشد، میتواند برای مدتی مسیر صعودی را تشدید کند.
در سوی دیگر ماجرا، برخی تحلیلگران بر این باورند که رشد اخیر دلار صرفاً به عوامل کوتاهمدت محدود نمیشود و ریشههای عمیقتری دارد. کسری بودجه در بخش انرژی، رشد شکاف قیمت در بازارهای مختلف، فشار واردات، و افزایش پایه پولی، همه عواملی هستند که میتوانند انتظارات بازار را نسبت به آینده ارز تغییر دهند. از نگاه این گروه، اگر سیاستگذار مجموعهای هماهنگ از اصلاحات را اجرا نکند، نوسانات ارزی ادامهدار خواهد بود، حتی اگر در برخی دورهها کنترل شود.
در کنار عوامل اقتصادی، بازار جهانی طلا و داراییهای امن نیز در هفتههای گذشته روندی پرنوسان داشته است. معمولاً با افزایش ریسکهای جهانی یا تغییر مسیر طلا، بازار داخل نیز بهطور غیرمستقیم تحت فشار قرار میگیرد. معاملهگران داخلی با مقایسه رشد انس جهانی و نرخ ارز، برای تخمین ارزش واقعی داراییها اقدام میکنند و تغییرات هر کدام میتواند فضا را متوجه نوسان بیشتر کند.
حالا پرسش کلیدی این است: آیا مصوبههای اخیر دولت واقعاً باعث جهش دلار شدهاند؟ پاسخ کارشناسان دو بخش دارد:
یک بخش میگوید «خیر»، زیرا مصوبه انرژی تغییر واقعی در تراز ارزی ایجاد نکرده است؛ و بخش دوم میگوید «بله»، زیرا اثر روانی آن بزرگ بوده و انتظارات عمومی را تحریک کرده است. درواقع، بازار ارز در ایران به اندازهای که به عوامل بنیادی حساس است، به سیگنالهای روانی و خبری نیز واکنش نشان میدهد.
در مجموع، بازار ارز اکنون در نقطهای قرار دارد که هم فشار سمت تقاضا بالاست و هم فضای انتظارات به شدت تحریک شده است. کارشناسان هشدار میدهند اگر سیاستگذار نتواند در این دوره پیام شفاف و قاطع ارائه دهد، موجهای مقطعی میتواند نوسانات را به سقفهای بالاتر هدایت کند. از سوی دیگر، اگر کنترل عرضه، مدیریت تقاضا، و سیاستگذاری شفاف همزمان اجرا شوند، احتمال بازگشت نرخ به محدوده تعادلی وجود دارد.