
با بازگشت دونالد ترامپ به صحنه سیاسی آمریکا، بسیاری از ناظران از احیای اندیشههایی سخن میگویند که ریشه آن در قرن نوزدهم است. یکی از پررنگترین این تفکرات، سیاست مونرو است — اصولی که از سال ۱۸۲۳ بنیان سیاست خارجی ایالات متحده در قبال آمریکای لاتین شد:
«اروپاییها حق دخالت در امور قاره جدید را ندارند.»
اما ترامپ نسخهای جدید از این سیاست را میپسندد؛ نسخهای که با تحسین نسبت به ولادیمیر پوتین و درک او از مفهوم «حیاط خلوت» همراه است. از دیدگاه ترامپ، همانگونه که پوتین حق دارد در اوکراین نفوذ کند، واشنگتن نیز حق دارد بر ونزوئلا و کشورهای همسایهاش مسلط باشد.
ترامپ بارها در سخنان عمومی و شبکه اجتماعی خود از «قدرت تصمیمگیری پوتین» و «حق روسیه در حفظ امنیت مرزهای خود» دفاع کرده است و اکنون همان منطق را برای بازطراحی نقش آمریکا در ونزوئلا و منطقه کارائیب به کار میبرد.

🗺️ سیاست مونرو از دید ترامپ؛ بازگشت به دکترین نفوذ مطلق
سیاست مونرو در اصل برای جلوگیری از مداخله اروپا در نیمکره غربی طراحی شده بود، اما در عصر ترامپ، این سیاست رنگ دیگری گرفته است.
ترامپ آن را ابزار مشروعیت برای مداخله مستقیم آمریکا در کشورهایی مانند ونزوئلا میداند، کشوری نفتخیز با روابط نزدیک با روسیه و چین.
بر اساس گزارشهای رسانهای، مشاوران امنیت ملی ترامپ در حال بررسی گزینههایی برای محاصره یا فشار اقتصادی شدید بازسازیشده علیه کاراکاس هستند. هدف نهایی، حذف کامل نفوذ نظامی و اقتصادی روسیه در آمریکای جنوبی است.
🇷🇺 چرا ترامپ پوتین را تحسین میکند؟
ترامپ بارها گفته سیاست خارجی پوتین را «واقعگرایانه» میداند. او معتقد است قدرت باید از مرزهای ملی دفاع کند—even if the world disagrees.
در گفتمان ترامپ، پوتین فردی است که با «ضربه اول» عمل میکند و برای دفاع از قلمرو خود نیازی به تأیید جامعه بینالمللی ندارد.
همین رویکرد سبب شده ترامپ در مواجهه با ونزوئلا، تهدیدات خود را مشروع و الهامگرفته از منطق روسی بداند: آمریکا نیز حق دارد حیاط خلوت خود را از نفوذ رقبای جهانی پاکسازی کند.
🛢️ ونزوئلا؛ نقطه طلایی نبرد ژئوپلیتیک
ونزوئلا سالهاست با بحران اقتصادی و سیاسی دستوپنجه نرم میکند، اما همچنان یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر نفتی جهان است. روسیه و چین با سرمایهگذاری در بخش انرژی این کشور، جای پای محکمی ایجاد کردهاند.
ترامپ در زمان ریاستجمهوریاش بارها به دولت نیکلاس مادورو هشدار داده بود و پس از آن، در سخنان اخیرش گفت:
«اگر روسیه حق دارد اوکراین را منطقه نفوذ خود بداند، پس ما حق داریم ونزوئلا را بخشی از امنیت ملی آمریکا بدانیم.»
این جمله بسیاری از تحلیلگران را به یاد سیاست Domino Effect دوران جنگ سرد انداخت: یعنی مهار نفوذ رقیب در هر نقطه به هر قیمت.
📉 پیامدهای احتمالی این رویکرد
احیای سیاست مونرو در قرن ۲۱ میتواند پیامدهای سنگینی داشته باشد:
- افزایش تنش بین واشنگتن و مسکو در نیمکره غربی؛
- فشار اقتصادی بیشتر بر مردم ونزوئلا؛
- تهدید منافع چین و روسیه در پروژههای نفتی حوزه اورینوکو؛
- شکلگیری جبهه ضدآمریکایی جدید در آمریکای لاتین (مانند کوبا، بولیوی، نیکاراگوئه).
🧠 جمعبندی تحلیلی
ترامپ با تحسین پوتین درواقع در پی الگوسازی از روسیه است: سیاستی بر پایه حق انحصار نفوذ منطقهای.
او بر این باور است که هر ابرقدرت باید در حیاط خلوت خود «صاحب اختیار مطلق» باشد. به همین دلیل، طرح جدید آمریکا برای ونزوئلا را میتوان نسخه آینهای سیاست پوتین در اوکراین دانست — با هدف خنثیسازی رقبا و بازیابی برتری ژئوپلیتیکی واشنگتن در قاره جنوبی.