تحلیل جدید دلار: صعود تا ۱۲۰ هزار، واگراییهای خطرناک و سناریوی اصلاح پیشرو

بازار دلار در دو ماه گذشته وارد یکی از کمسابقهترین فازهای اصلاحی خود شد؛ اصلاحی آرام، طولانی و در عین حال کاملاً منظم که از سقف ۱۱۸ هزار تومان آغاز شد و بیش از چهل روز ادامه پیدا کرد. بازاری که در نیمه نخست این دوره، اصلاحی تند و هیجانی را به نمایش گذاشت، در نیمه دوم به سکوتی عمیق فرو رفت؛ سکوتی که معاملهگران آن را «رکود سرد» نامیدند؛ رکودی که نه خریداران توان ادامه صعود داشتند و نه فروشندگان قدرت تخریب حمایتهای حیاتی را. این فضا شبیه به وضعیتی بود که بازار انرژی را انباشته میکند و تنها منتظر یک جرقه برای آغاز حرکت تازه میماند.
اما این جرقه برخلاف انتظار نه از بازار ارز، بلکه از بازار طلا آغاز شد. جهش ناگهانی طلا—چه در بازار جهانی و چه داخلی—ذهنها را دوباره بیدار کرد. معاملهگران جامانده با اولین نشانههای رشد طلا دچار FOMO شدند و ذهن بازار به سرعت به سمت این ایده رفت: اگر طلا جهش کرده، دلار هم نوبت صعود دارد. همین چرخش روانی کافی بود تا موجی از نقدینگی تازه وارد بازار شود و رکود چهلروزه را درهم بشکند. در نتیجه دلار قدمبهقدم مقاومتها را پشت سر گذاشت و با عبور از محدوده ۱۱۳ هزار تومان دوباره خود را به سقفهای تاریخی رساند.
نقطه مهمتر اما فرار قیمت از محدوده بهشدت فشردهی ۱۰۷ هزار تومان بود؛ محدودهای که هفتهها دلار را در یک کانال باریک حبس کرده بود. در یک رالی شارپ و سنگین، قیمت دو بار متوالی جهش کرد و این سد را شکست. نتیجه؟ یک صعود پرشتاب از ۱۱۰ هزار تا ۱۲۰ هزار تومان؛ حرکتی که شدت ورود نقدینگی تازهوارد در آن کاملاً مشهود بود. این حرکت تا جایی ادامه یافت که دلار در نهایت سقف تاریخی جدید ۱۲۰٬۹۰۵ تومان را ثبت کرد.
اما ورود به کانال ۱۲۰ هزار، برخلاف ظاهر، پشتوانه تحلیلی قدرتمندی نداشت. این منطقه بیشتر یک سقف روانی است تا یک حمایت ساختاری. فاصله شدید قیمت با میانگینهای متحرک ماهانه و هفتگی، وضعیت اشباع خرید در اندیکاتورها و واگراییهای سنگین در تایمفریمهای ۴ساعته و روزانه نشان میدهد که بازار بیش از حد توان خود رشد کرده است. شاخص RSI که وارد محدوده فوقاشباع بالای ۸۰ شده بود اکنون نشانههای تخلیه انرژی را بروز میدهد و MACD نیز در قلههای فرسوده قرار گرفته است. این نشانهها معمولاً مقدمه تغییر روند نیستند، بلکه سیگنالی برای استراحت بازار محسوب میشوند.
بر اساس دادههای میانگینی، میانگین ماهانه هنوز حوالی ۱۱۰–۱۱۲ هزار تومان است و میانگین هفتگی تنها تا محدوده ۱۱۵ هزار رشد کرده؛ در حالی که قیمت تا ۱۲۰ هزار جهش کرده است. این شکاف غیرطبیعی باید از طریق اصلاح یا رنج پر شود. تجربه بازار نیز همین را تأیید میکند. درست پس از سقف ۱۱۸ هزار در گذشته، بازار چند هفته در اصلاح رفت تا میانگینها بالا بیایند. اکنون همان الگو دوباره در حال تکرار است.
با تحلیل ساختاری، بهترین بستر اصلاح محدوده ۱۱۵ تا ۱۱۸ هزار تومان است؛ محدودهای که چهار نشانه مهم دارد:
۱) همپوشانی با میانگین هفتگی
۲) انطباق با سطوح کلیدی فیبوناچی
۳) سابقه تاریخی کفسازی در همین نقاط
۴) جذابیت برای ورود معاملهگران جامانده
بنابراین اصلاح قیمت به این محدوده نهتنها طبیعی و سالم است، بلکه شرط لازم برای صعود پایدارتر محسوب میشود. بازار پس از این دوره تنفس، احتمالاً دوباره برای حمله به ۱۲۰ هزار تلاش خواهد کرد.
در تصویر بزرگتر، روند همچنان صعودی است، ساختار بازار نشکسته و نقدینگی بهطور کلی مثبت است. اما قیمت در موقعیت فعلی باید آرام شود، میانگینها را به خود نزدیک کند و از فاز اشباع خارج شود. به عبارت دیگر، بازار اکنون نیاز به اکسیژنرسانی دارد.
خلاصه رفتار بازار:
بالای ۱۲۰ هزار → حرکتهای هیجانی و ناپایدار
بین ۱۱۵ تا ۱۱۸ هزار → بستر طبیعی اصلاح
زیر ۱۱۵ هزار → سناریوی ضعیف، مگر با شوک بنیادی
روند اصلی → همچنان صعودی
بازار نه ریزشی است نه آماده سقوط؛ تنها در حال بازگشت به تعادل است.