
بروز ارجمند، بازیگر شناختهشده سینما و تلویزیون، در گفتوگویی احساسی با رها اعتمادی برای نخستینبار از سختترین تجربه زندگی خود پرده برداشت: پشیمانی از مهاجرت. ارجمند که سالها در عرصه بازیگری فعالیت حرفهای داشته، در این مصاحبه با بغض و اشک تأکید کرد تصور نمیکرد شرایط زندگی در خارج از کشور تا این اندازه سخت و طاقتفرسا باشد؛ بهحدی که مجبور شود برای حفظ آبرو و ایجاد حداقل درآمد، به کارهایی دست بزند که هرگز فکرش را نمیکرد. او گفت بارها از شدت فشار روحی و مالی، شرمنده خانوادهاش شده است و لحظهای نداشته که از مهاجرت احساس پشیمانی نکند.
او توضیح داد که در زمان مهاجرت تصور میکرد با سابقه ۲۷ ساله در بازیگری میتواند بهسرعت در خارج از کشور وارد کار حرفهای شود؛ اما برخلاف انتظارش، شرایط زندگی و کار به شکلی پیش رفت که مجبور شد برای تأمین هزینههای ابتدایی، کارهایی انجام دهد که هیچ نسبتی با حرفه و تجربهاش نداشت. به گفته خودش: «وقتی مهاجرت کردم ۴۷ ساله بودم. سن من سن شروع دوباره نبود. باید مثل یک پسر ۲۰ ساله از صفر کار میکردم تا فقط زنده بمانم». ارجمند تأکید کرد فشار تأمین هزینهها در کشور غریب، دوری از خانواده و نبود امنیت شغلی باعث شد در برهههایی حتی به مسافرکشی روی بیاورد تا از عهده مخارج برآید.
بروز ارجمند همچنین گفت که شرایط خارج از کشور بهقدری سخت بود که هر روز بیش از قبل احساس میکرد پشتش خالی شده و هر پل ارتباطی با گذشته و هویت حرفهایاش از بین رفته است. او با اشاره به سالها فعالیت موفق خود در ایران گفت: «هیچوقت فکر نمیکردم مجبور شوم برای زنده ماندن کارگری کنم یا مسافرکشی. اما مهاجرت چنین بلایی سرم آورد». در ادامه افزود که هرگز فرزندان و همسرش را از وضعیت واقعی مطلع نکرده و تلاش کرده بار مشکلات را خود به دوش بکشد.
بخش دیگری از گفتوگو به این موضوع اختصاص داشت که ارجمند برخلاف تصور عمومی، در خارج از کشور با محدودیتهای شدید مالی، نبود فرصت هنری و فشار روحی سنگینی مواجه شده است؛ محدودیتهایی که باعث شد بارها تصمیم به بازگشت بگیرد اما نتواند زمان مناسب را پیدا کند. او گفت یکی از سختترین بخشهای مهاجرت، لحظههایی بوده که احساس میکرد خانوادهاش بهخاطر انتخاب او در تنگنا قرار گرفتهاند.
در نهایت، ارجمند با چشمانی اشکبار تأکید کرد که امروز مهاجرت برای او نه فرصت بلکه تجربهای تلخ و فرساینده بوده و اگر زمان به عقب برمیگشت، هرگز این مسیر را انتخاب نمیکرد.