جهانسیاسی

افسر بازنشسته ارتش آمریکا: اگر جای ایرانی‌ها بودم هرگز دوباره مذاکره نمی‌کردم

اظهارات تازه سرهنگ لارنس ویلکرسون، افسر بازنشسته ارتش آمریکا و یکی از صریح‌گو‌ترین چهره‌های امنیتی–تحلیلی واشنگتن، دوباره نگاه‌ها را به سیاست خارجی ایالات متحده و پیامدهای آن در روابط با تهران جلب کرده است؛ اظهاراتی که از درون ساختار امنیتی آمریکا بیان می‌شود و از همین‌رو، برای ناظران منطقه‌ای و بین‌المللی وزن و اهمیت مضاعف دارد. ویلکرسون که سال‌ها در جایگاه مشاور ارشد نظامی فعالیت کرده و به عنوان یکی از منتقدان صریح رفتارهای سیاست‌مداران آمریکایی شناخته می‌شود، در گفت‌وگویی جدید تصریح کرده اگر خودش «جای ایرانی‌ها بود، تحت هیچ شرایطی دوباره وارد مذاکره با آمریکا نمی‌شد». او دلیل این موضوع را «رفتارهای متناقض و خیانت‌آلود» سیاست خارجی آمریکا در پرونده‌های جهانی دانسته است؛ توصیفی که از نگاه بسیاری، اعترافی کم‌سابقه از سوی یک مقام نظامی سابق محسوب می‌شود.

اهمیت این سخنان زمانی پررنگ‌تر می‌شود که بدانیم ویلکرسون نه یک چهره حاشیه‌ای یا تحلیل‌گر بیرون از سیستم، بلکه فردی است که سال‌ها در قلب تصمیم‌گیری‌های امنیتی آمریکا حضور داشته و از نزدیک با سازوکار قدرت در واشنگتن آشناست. او در دوره‌های مختلف، چه در پنتاگون و چه در ساختار مشاوره‌ای کاخ سفید، بارها نسبت به آنچه «بی‌ثباتی‌آفرینی» سیاست خارجی آمریکا می‌خواند، هشدار داده بود. اکنون نیز با همان ادبیات تند اما مستند، می‌گوید ایالات متحده برای بسیاری از کشورها «شریکی قابل اعتماد» محسوب نمی‌شود و نمی‌تواند از دولت‌ها انتظار داشته باشد به وعده‌های واشنگتن خوش‌بین باشند.

ویلکرسون در تحلیل خود به نکته‌ای اشاره می‌کند که طی سال‌های اخیر بارها از زبان دیپلمات‌ها، کارشناسان و حتی برخی سیاست‌مداران آمریکایی شنیده شده است: تغییر دولت‌ها در آمریکا به‌طور مستقیم باعث تغییر توافق‌ها، تعهدات و حتی راهبردهای کلان می‌شود. از نگاه او، این ناپایداری یکی از اصلی‌ترین دلایلی است که باعث می‌شود کشورهای طرف مذاکره، به‌ویژه ایران، اعتماد خود را از دست بدهند. او صراحتاً می‌گوید: «وقتی یک کشور تعهد می‌دهد اما دولت بعدی آن را پاره می‌کند یا نادیده می‌گیرد، دیگر نمی‌توان انتظار داشت طرف مقابل دوباره پای میز مذاکره بنشیند.» اشاره او به تجربه خروج یک‌جانبه آمریکا از توافق هسته‌ای کاملاً روشن است؛ تجربه‌ای که به باور ویلکرسون، ضربه‌ای جدی به اعتبار جهانی واشنگتن وارد کرد.

در بخش دیگری از سخنانش، او سیاست آمریکا در مناطق مختلف از جمله خاورمیانه، آسیای مرکزی و آمریکای لاتین را «سرشار از رفتارهای دوگانه و مبتنی بر منافع کوتاه‌مدت» توصیف می‌کند. ویلکرسون هشدار می‌دهد که تسلط لابی‌ها، رقابت‌های حزبی و تصمیم‌گیری‌های عجولانه، باعث شده سیاست خارجی واشنگتن از منطق استراتژیک تهی شود و بیشتر شبیه مجموعه‌ای از واکنش‌های سیاسی باشد تا یک برنامه بلندمدت ملی. او در همین چارچوب تأکید می‌کند که کشورهای مستقل، به‌ویژه آنهایی که تجربه فشار، تحریم و دخالت را پشت سر گذاشته‌اند، طبیعی است که به وعده‌های آمریکا اعتماد نکنند.

این اظهارات در شرایطی مطرح می‌شود که بحث احتمال احیای گفت‌وگوهای دیپلماتیک بین تهران و واشنگتن در محافل رسانه‌ای و سیاسی مطرح است. اما تحلیل ویلکرسون می‌تواند نشان دهد که حتی از نگاه برخی چهره‌های امنیتی آمریکا، اعتمادسازی تقریباً به نقطه صفر رسیده و واشنگتن برای بازگشت به موقعیت گذشته خود، مسیر بسیار دشواری پیش رو دارد. او می‌گوید ابتدا باید آمریکا ثابت کند که به تعهدات خود پایبند است، سپس انتظار مذاکره داشته باشد؛ در غیر این صورت، هر گفت‌وگویی محکوم به شکست خواهد بود.

اظهارات ویلکرسون، صرف‌نظر از نگاه موافق یا مخالف با او، بار دیگر این پرسش را پیش می‌کشد که آیا سیاست خارجی آمریکا می‌تواند بدون بازنگری اساسی، بار دیگر اعتماد کشورهای مهم و تأثیرگذار را به دست آورد یا نه؟ پرسشی که برخلاف گذشته، این بار از دهان یکی از اعضای سابق همان ساختار قدرت مطرح شده است.

نمایش کامل خبر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا