
استعفای امام جمعه عالیشهر بوشهر، پس از واکنشهای گسترده به اظهارات اخیرش، به یکی از مهمترین اخبار سیاسی–اجتماعی روز تبدیل شده است؛ خصوصاً بهاین دلیل که موضوع، هم به حریم گفتار مذهبی مربوط میشود، هم به جایگاه ائمه جمعه در فضای عمومی، و هم به حساسیت واژهای که در جامعه ایرانی بار فرهنگی، اخلاقی و فقهی بسیار سنگینی دارد. چند روز پیش، امام جمعه عالیشهر در یکی از سخنرانیهای خود جملهای بیان کرد که موجی از انتقاد، واکنش و حتی اعتراض را نهتنها میان منتقدان نظام بلکه میان بخشی از نیروهای حامی حکومت نیز ایجاد کرد. او گفته بود: «هر کسی نسبت به آقا سید علی خامنهای اظهار تنفر کند، قطعاً حرامزاده است.» همین عبارت، بهسرعت در شبکههای اجتماعی بازنشر شد، توسط مخالفان مورد بهرهبرداری قرار گرفت، و حتی میان جریانهای انقلابی نیز بهعنوان جملهای «نامتعارف»، «احساسی» و «خارج از چارچوب تریبون نماز جمعه» توصیف شد.
در چنین شرایطی، فشار افکار عمومی و بازتاب رسانهای بهگونهای بود که امام جمعه عالیشهر عصر امروز با انتشار یک بیانیه رسمی، ضمن عذرخواهی از مردم، اعلام کرد که از سمت خود استعفا میدهد. در متن استعفا، او تأکید کرده است که جمله یادشده «از نظر مفهومی صحیح نبوده» و بیان آن «موجب رنجش خاطر دوستداران انقلاب و نظام» شده است. او همچنین اشاره کرده که بیان این جمله، علیرغم نیت او برای تشریح احساس و ارادتش به رهبری، خارج از چارچوب بوده و سبب «سوءاستفاده معاندان» شده است.
استعفای یک امام جمعه در ایران—آن هم بهدلیل اظهارات نسنجیده—از آن جهت اهمیت دارد که تریبون نماز جمعه بهطور رسمی، جایگاه خطابهای با چارچوبهای مشخص و دارای حساسیت سیاسی–اعتقادی است. ائمه جمعه معمولاً از سوی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه منصوب میشوند و مسئولیت آنها تلفیقی از نقش مذهبی، آموزشی، اجتماعی و سیاسی است. ازاینرو، بیان هر جملهای در این تریبون، بهسرعت در سطح ملی بازتاب پیدا میکند. همین مسئله باعث شده این سخنان و استعفا، به موضوعی فراتر از یک اشتباه لفظی تبدیل شود و درباره «حد و مرز گفتار مسئولان مذهبی»، «نقش تریبونهای رسمی» و «لزوم رعایت اخلاق در بیان اختلافات سیاسی» بحثهای تازهای شکل گیرد.
از سوی دیگر، این اتفاق نمونهای از تنش میان «گفتمان احساسی» و «گفتمان رسمی» در فضای سیاسی کشور است؛ جایی که گاهی برخی سخنرانان در تلاش برای ابراز ارادت یا بیان مواضع اعتقادی، از واژگانی استفاده میکنند که هم با ادبیات عمومی جامعه سازگار نیست و هم میتواند پیامدهای سنگین برای حوزهای داشته باشد که در آن فعالیت میکنند. استفاده از واژههایی که بار اخلاقی شدید دارند—بهویژه واژههایی با مفهوم نسب و احکام شرعی—در عرف دینی ایران بسیار حساس است و از همین رو، واکنشها به اظهارات امام جمعه بهشدت گسترده شد.
در بیانیه منتشرشده، او استعفا را «اقدامی برای جلوگیری از تداوم سوءتفاهم و ایجاد آرامش در میان مردم» عنوان کرده و تأکید داشته که هدفش نه ایجاد شکاف، بلکه دفاع از ارزشهای انقلاب بوده است. بااینحال، بسیاری معتقدند که این رویداد میتواند نقطه آغاز بازنگری جدی در نحوه مدیریت تریبونهای رسمی، گزینش امامان جمعه و حساسیت در بیان دیدگاهها باشد؛ چراکه در سالهای اخیر چند مورد مشابه نیز افکار عمومی را متوجه اهمیت انتخاب واژگان در تریبونهای مذهبی کرده است.
از منظر اجتماعی، استعفای داوطلبانه یک امام جمعه پس از یک خطای لفظی، پیامی مهم برای جامعه مذهبی نیز دارد. بخشی از کاربران و تحلیلگران با استقبال از متن عذرخواهی، آن را «رویکردی مسئولانه» و «اقدامی برای کاهش تنش» توصیف کردهاند. گروهی دیگر اما میگویند این اتفاق باید موجب شود مسئولان مذهبی بیشازپیش نسبت به تأثیر واژهها و پیامدهای اجتماعی گفتار حساس باشند. در مقابل، برخی حامیان امام جمعه معتقدند نیت او خیر بوده و غلبه فضای احساسی در سخنرانیها امری طبیعی است.
درهرحال، استعفا پذیرفته شود یا نه، پیام اصلی این ماجرا روشن است: در ایرانِ امروز، هر واژهای از زبان یک مقام رسمی، بهویژه در جایگاه دینی، بازتاب گسترده دارد و جامعه نسبت به ادبیات نفرتزا یا تحقیرآمیز حساستر از گذشته است. این موضوع احتمالاً تا مدتی جزو مباحث روز خواهد بود و شاید به تغییراتی ساختاری در نحوه آموزش یا دستورالعملهای خطبا منجر شود.